پردهی اول – خانواده
من، سجاد نوروزیان، متولد مرداد ۱۳۶۲ هستم.
خاندان مادری اهل طهران قدیم و خاندان پدری اهل شمیران (شمال تهران) هستند.
در سالهای کودکی و نوجوانی علاوه بر تهران، در بسیاری از استانهای ایران، از جمله کردستان، آذربایجان، خوزستان، بوشهر، گیلان و … زندگی کردم. این تنوعِ محیطِ زندگی، تجربههای ارزشمندی برایم به ارمغان آورد.
از چند سال پیش که داماد یزد شدم، علاقهمندترین غیریزدی به یزد و یزدیها هستم. شاید روزی انجمن «غیریزدیهای علاقهمند به یزد» را تأسیس کردم.
پرده دوم – روزگار جوانی
در دبیرستان، ریاضی – فیزیک خواندم. المپیادی بودم و گاهی در مسابقات، جایزههایی کسب کردم.
یادم هست حدود بیست سال پیش که دانشجوی رشتهی روانشناسی بودم، نمیتوانستم برای سؤالهایم، پاسخی پیدا کنم. هر چه بیشتر تلاش میکردم، بیشتر گیج میشدم.
ترکیب تلاش کردن و نتیجه نگرفتن، باعث دلسردی و ناامیدی شده بود.
پردهی سوم – ملاقات با جادوگر
میگویند حضور هیچ کس در زندگی شما اتفاقی نیست.
زمستان سال هشتاد و هشت، در یک سفر کاری و در یک اتفاق کاملاً غیرمنتظره با فردی آشنا شدم که مثل حکیمی بر بالین بیمار حاضر شد. او شبیه سوزنبان قطار، مسیر زندگی مرا هوشمندانه تغییر داد؛ با متانت و صبوری آموخت که کجا و چگونه در جستجوی گمشدهام باشم.
فهمیدم چیزی در دنیا وجود دارد به نام “آیندهپژوهی”!
«آیندهپژوهی» مجموعهٔ تلاشهایی است که با جستجوی منابع، الگوها، و عوامل تغییر یا ثبات، به تجسّم آیندههای بالقوّه و برنامهریزی برای آنها میپردازد. آیندهپژوهی بازتاب دهندهٔ چگونگی زایش واقعیّت «فردا» از دل تغییر (یا ثبات) «امروز»، است.
پردهی چهارم – و چهل سالگی، این عدد شگفتانگیز
اینک پس از بیش از یک دهه، مطالعه و پژوهش و تجربههای اجرایی در حوزهی آیندهپژوهی و مدیریت تحول، اینجا ایستادهام.
گاهی فکر میکنم که همه چیز طراحی شده بود تا اینگونه به چهلسالگی پر رمز و راز وارد شوم.
پردهی پنجم – کثرت در وحدت
روانشناسی خواندم. آیندهپژوهی را سینه به سینه نزد اساتید آموختم. دکترای مدیریت کسبوکار گرفتم.
تهیهکننده بودم. مجری هم شدم. برای بچهها شهربازی طراحی کردم. با بچهها بازی کردم. کتاب نوشتم. عکاسی کردم و نمایشگاه عکس گذاشتم. چند کاراکتر طنز آفریدم که جذابترین آنها، شخصیتی به نام «چُلمن» بود. قصه گفتم. شاهنامه خواندم. تحول موزهها را طراحی کردم. مدیر تحول چندین پروژه بودم. نواختن چندین ساز متنوع را تجربه کردم. کارگاه نقد محتوایی فیلم و انیمیشن برگزار کردم. همراه با فریده، همسرِ دوستداشتنی و دوستِ خلاقم، سرگرمیهای آموزشی تولید کردم.
و البته همهی این کارها را به همان سبک و سیاقی که در آیندهپژوهی آموخته بودم، انجام دادم.
میانپردهای کوتاه ولی پُر از درس
با توجه به فعالیتهای فرهنگی و هنری که داشتم و با هدف پیوند گذشته با آینده، مهر ماه ۱۴۰۰ مأموریت تحول موزهی فرش ایران، بنا به نظر وزیر محترم میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، به من سپرده شد. پس از چند اقدام زیربنایی، رسیدگی به وضعیت ناخوشایند موزه و انجام برنامههای متعدد برای حضور کودکان در موزهها، اردیبهشت ۱۴۰۲ پس از ارائهی گزارش عملکرد ۱۹ ماهه، از مدیریت موزهی فرش ایران استعفا دادم.
بخشی از اقداماتم را در مصاحبه با روزنامهی همشهری (۲۲ شهریور ۱۴۰۱) توضیح دادم و در وقت مناسب نیز، مستنداتی از خاطراتم در موزهی فرش، منتشر خواهم کرد.
پردهی ششم – واقعیت انکارناپذیر
جهان به سرعت در حال تغییر است. اگر خاطراتی از بیست سال پیش را برای بچههای امروز بگوییم، انگار داستانهای یک کتابی تاریخی را مرور کردهایم. این همه تغییر در ابعاد مختلف زندگی، به سختی باورپذیر است.
با همین سرعت تغییر، شکل زندگی در بیست سال آینده، چگونه خواهد بود؟
پردهی هفتم – گذشته، حال و آینده
آیا میتوان گفت که همچنان گذشته، چراغ راه آینده است؟
بخشی از تجربههای گذشته، چراغ راه آینده است و بخشی دیگر از آن، باتلاقهای جدی در مسیر پیشرفت و موفقیت ماست. در عصر آکواریوس و در سالهای فراگیر شدن هوش مصنوعی، ناگزیر هستیم، بسیاری از چیزهایی که در ذهن داریم، بازتعریف کنیم.
پردهی هشتم – آماده شدن برای کسبوکارهای جدید
سرعت تغییرات در جهان بسیار بالاست و نکتهی قابل توجه در این تحولات، کسبوکارهای متنوع و نوظهور در دنیای آینده است. هر چه حضور هوش مصنوعی در زندگی بشر پُررنگتر شود، تقویتِ مهارتهای انسانی، ضروریتر به نظر میرسد.
نسل امروز با درجهی آگاهی متفاوت، نیازمند برنامهی رشد آیندهگرا و چندبُعدی است. کودکانِ ما، باید برای زندگی در دنیای آینده، آماده شوند. دنیایی که به نظر میرسد، شکلِ زندگی در آن، متفاوت از امروز است.
پردهی نهم – آکادمی سجاد نوروزیان
«آکادمی» نام باغی در اطراف آتن بوده که افلاطون در آن به گفتوگو با دیگران میپرداخته است. و آکادمیِ من، جایی است که نتایج پژوهشها و تجربههایم را منتشر میکنم.
رسالتم، بالا بردن کیفیت زندگی اطرافیانم است و میتوانم برای برنامهریزی و حرکت به سمت آینده، به شما کمک کنم.
از سالها پیش، با انتشار پادکستهای آموزشی، انتقال دانستههایم را شروع کردم و همزمان مشغول نوشتن شدم.
پردهی دهم – انتشار کتابها
تاکنون ۱۰ جلد کتاب به صورت رسمی و با کسب مجوز از مراجع قانونی منتشر کردهام که موضوع ۵ جلدِ آن، فرزندپروریِ آیندهگرا بوده است.
کتابهایی که منتشر شده است:
۱- آیندهگرا هستند.
۲- به توسعهی مهارتهای انسانی کمک میکنند.
۳- بر آساس آخرین پژوهشهای بینالمللی نگارش شدهاند.
۴- پشتوانهی تجری و عملی دارند.
در مرداد ۱۴۰۲ اولین پلنر مهارتی کودک با عنوان «تقویم مهارتهای کودک» (مناسب تولد تا ۲ سالگی) منتشر شد.
در بهمن ۱۴۰۲ کتاب «والدین هُشیار و تربیت آیندهگرا» (مناسب تولد تا نوجوانی) منتشر شد.
در ماههای آینده، کتابهای دیگری منتشر خواهد شد.
سجاد نوروزیان